گنجشک به خدا گفت : لانه کوچکی داشتم مهر پناهم بود ، طوفان تو آن را از من گرفت ، کجای دنیا ی تورا گرفته بودم ؟
خدا گفت : ماری در راه لانه ات بود و تو خواب بودی ، باد را گفتم لانه ات را ویران کند، آنگاه شد که تو از کمین مار پر گشودی چه بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانستی و ناشکری کردی.