انجام بدهی اما نه همه چیز .یاد بگیرید که در حال باشید.تمام حواستان را بدهید به کاری که در حال حاضر انجام می دهید.
4 - تخیل قدرتمند است"تخیل همه چیز است .می تواند باعث جذاب شدن زندگی شود .تخیلی به مراتب از دانش مهم تر است "
آیا شما از تخیلات روزانه استفاده می کنید ؟ تخیل از دانش مهم تر است ! تخیل شما پیش نمایش آینده شما است .نشانه واقعی هوش دانش نیست ، تخیل است.
آیا شما هر روز ماهیچه های تخیلتان را تمرین می دهید ؟اجازه ندهید چیزهای قدرتمندی مثل تخیل به حالت سکون دربیایند.
5 - اشتباه کردن"کسی که هیچ وقت اشتباه نمی کند هیچ وقت هم چیز جدید یاد نمی گیرد "
هرگز از اشتباه کردن نترسید .اشتباه شکست نیست .اشتباهات شما را بهتر،زیرک تر و سریع تر می کنند، اگر شما از آنها استفاده مناسب کنید . قدرتی که منجر به اشتباه می شود را کشف کنید .
من این را قبل گفته ام و اکنون هم می گویم ، اگر می خواهید به موفقیت برسید اشتباهاتی که مرتکب می شوید را سه برابر کنید .
6 - زندگی در لحظه" من هیچ موقع در مورد آینده فکر نمی کنم ،خودش بزودی خواهد آمد"
تنها راه درست آینده شما این است که در "همین لحظه" باشید .
شما زمان حال را با دیروز یا فردا نمی توانید عوض کنید .،بنابراین این از اهمیت فوق العاده برخوردار است، که شما تمام تلاش خود را به زمان جاری اختصاص دارید .این تنها زمانی است که اهمیت دارد ، این تنها زمانی است که وجود دارد .
7 - خلق ارزش" سعی نکنید موفق شوید ، بلکه سعی کنید با ارزش شوید "
وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید،وقت خود را صرف ایجاد ارزش کنید .اگر شما با ارزش باشید ،موفقیت را جذب می کنید.
استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید ، بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد .
تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد .
8 - انتظار نتایج متفاوت نداشته باشید"دیوانگی : انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن "
شما نمی توانید کاری را هر روز انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید ،به عبارت دیگر، نمی توانید همیشه کار یکسانی (کارهای روزمره) را انجام دهید، و انتظار داشته باشید متفاوت به نظر برسید.برای اینکه زندگی تان تغیر کند، باید خودتان را تا سر حد تغییر افکار و اعمالتان متفاوت کنید، که متعاقبا زندگی تان تغییر خواهد کرد.
9 - دانش از تجربه می آید"اطلاعات به معنای دانش نیست . تنها منبع دانش تجربه است "
دانش از تجربه می آید . شما می توانید درباره انجام یک کار بحث کنید ، اما این بحث فقط دانش فلسفی از این کار به شما می دهد .شما باید این کار را تجربه کنید تا از آن آگاهی پیدا کنید .تکلیف چیست ؟ دنبال کسب تجربه باشید !
وقت خودتون رو صرف یادگرفتن اطلاعات اضافی نکنید .دست بکار شوید و دنبال کسب تجربه باشید .
10 - اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید"اگر شما قوانین بازی را یاد بگیرید از هر کس دیگر بهتر بازی خواهید کرد"
دو گام هست که شما باید انجام بدهید .اولین گام این است که شما باید قوانین بازی که می کنید را یاد بگیرید ،این یک امر حیاتی است.گام دوم این که شما باید بازی را از هر فرد دیگری بهتر انجام بدهید .اگر شما بتوانید ایندوگام را انجام دهید موفقیت از آن شما می شود .
شیمی دانی که می تواند از عنصر دلش رحم ، احترام ، اشتیاق ، صبر ، افسوس ، حیرت و بخشش را بیرون کشد و آن ها را باهم ترکیب کند ، اتم نیرومندی به نام اتم عشق پدید می آورد ...
پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هر بار که عصبانی می شوی باید یک میخ به دیوار بکوبی.
روز اول پسر 37 میخ به دیوار کوبید. طی چند هفته ی بعد همان طور که یاد می گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار کمتر می شد. او فهمید که مهار کردن عصبانیتش آسان تر از کوبیدن میخ ها بر دیوار است ...
او این نکته را به پدرش گفت و پدر هم پیشنهاد کرد که از این به بعد هر روز که می تواند عصبانیتش را مهار کند یکی از میخ ها را از دیوار بیرون آورد.
روزها گذشت و پسربچه سرانجام توانست به پدرش بگوید که تمام میخ ها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسربچه را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت : « پسرم تو کار خوبی انجام دادی. اما به سوراخ های دیوار نگاه کن. دیوار هرگز مثل گذشته اش نمی شود. وقتی تو در هنگام عصبانیت حرف های بدی می زنی آن حرف ها هم چنین آثاری به جای می گذارند. تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون بیاوری. اما هزاران بار عذر خواهی هم فایده ندارد... آن زخم سر جایش است. زخم زبان هم به اندازه ی زخم چاقو دردناک است. »